واکاوی توئیت مسیح علی نژاد در مورد ارتباط ایشان با مرجان شیخ الاسلامی ال آقا و ...

این تنها واکنش خانم مسیح علی نژاد به خبر ارتباطش با مرجان شیخ الاسلامی ال آقا بوده است!

 قسمتی از توئیت ایشان که به این مسئله می پردازد

۱)وقتی حرفی بی اساس زده میشود بهترین کار بازی نکردن در زمین کسانی ست که بازی را طراحی کرده اند. در کتابم نوشتم ۲۰سال پیش زیر نظر مرجان شیخ الاسلام کارآموز بودم. اینجا هم به عنوان دوست و همکار قدیمی او را دیده ام. نه ارتباط اقتصادی و کاری و نه آگاهی از فعالیتهای اقتصادی او دارم

خانم مسیح علی نژاد در اخرین جوابیه ی شان در مورد مطالبی که در ارتباط با خانم مرجان شیخ الاسلامی آل آق خطاب به کسانی که در تویئتر از ایشان پرسیده اند، پاسخ گفته اند که : 1- ارتباط ایشان مربوط به 20 سال پیش است/ 2- ایشان گفته اند که این را در کتابشان گفته اند که او "مرا زیر بال و پر خود گرفت"! البته گفته من زیر نظر مرجان شیخ الاسلام "کار آموزی کردم" /3- ایشان می گوید که اینجا هم یعنی در آمریکا و کانادا، به عنوان دوست و همکار قدیمی او را دیده ام / 4- و ادامه داده است : نه ارتباط اقتصادی و کاری و نه آگاهی از فعالیت های اقتصادی او دارم؛ همین!

در این چند خط خانم علی نژاد، مرتب به ما یادآوری می کند که به علت حشر و نشر با آخوندها، حسابی ما را مثل ایشان احمق فرض کرده است! اولین نکته آن که از ایشان بعید بود فرق بین رابطه ی اقتصادی و "مالی" را نداند؟ ایا کسی گفت او رابطه ی اقتصادی با شخصی که او حالا مرجان شیخ الاسلام معرفی می کند، داشته؟ برای مثال بن لادن رابطه ی اقتصادی که از کانال های تعریف شده ی اقتصادی بگذرند با بمب گداران عملیات 9/11 نداشته. او حتی یک کارت اعتباری استفاده نکرد، ولی آنها را تغذیه ی "مالی" می کرد، برای آنها در نیویورک شلوغ و گران چندین اپارتمان کرایه کرده بود و بلیط های پرواز آنها را خریده بود و مبلغ ثبت نام و شهریه ی آنها را در آموزشگاه های خلبانی تا دلار آخرش را داده بود، اما از "حواله استفاده کرده بود. سیستم حواله را ابتدا به هندی ها منتصب می کنند، و کاستی که یکی از چهار کاست اصلی هندوان بود، و در تقسیم کاری کاستی، آنها به تجارت و داد و ستد می پرداختند حواله را ایجاد کردند برای رد و بدل پول بدون رد و بدل اصل پول!

در دنیای امروز حواله را جدا از بانک ها و سیستم ای ترانسفر، می توان از طرق شرکتهایی چون مانی گرام فرستاد. ومانی گرام و یا اکسوم فرستاد.

سئوال مجدد از خانم علی نژاد : ایا شما تکذیب می کنید که از خانم مرجان شیخ الاسلامی آل آقا و نه مرجان شیخ الاسلام ( که احتمالاً شخص دیگری می تواند باشد) از طریق وسترن یونیون حواله و یا حواله هایی با مبالغی معین، مثلاً 2000 دلار، حالا یا ماهانه و یا با هر تواتری، دریافت می کردید؟ یا خیر؟ جواب می تواند بسیار بسیط باشد!
والاگهر! شاید فکر کنی مته به خشخاش می گذاریم! دنیا را چه دیدی، خشخاش که چه عرض کنم، حتی خرید و فروش و کشت و برداشت ماری جوانا هم آزاد شده است در کانادا، اما همه چیز حساب و کتاب دارد! والا ما گوهر کسی را والاتر از بقیه نمی دانیم اما طرفداران و حواریون مسیح مقدس چنان هجمه و حملات کور و متعصبانه ای به کسانی که مسیح علی نژاد را نقد می کنند، ایجاد می کنند که ناچاراً برای اثبات این که با ایشان هیچ پدرکشتگی نداریم می گویم : شما همان بیست سال پیش این لحن را در مورد ایشان به کار نبردید. اگر به فارسی می نوشتید، می دانیم که زبان فارسی که گاهاً تکلف مدار می شود و تعارفات بر متن سایه می اندازد، که مثلاً اگر کسی بخواهد بگوید که من پیش ایشان کارآموزی روزنامه نگاری می کردم. مثلاً با یک لفظ قلم بشود : ایشان مرا زیر بال و پر خود گرفت و در این دنیای مردانه ی ژورنالیسم او یعنی مرجان شیخ الاسلامی آل آقا، یک استثاء بود که توانست به اوج برسد و فقط او می توانست؟
اما یادمان باشد، که این تعاریف در زبان انگلیسی صورت گرفته استً زبان انگلیسی هم از انگلیسی زمان شکیپیر فاصله گرفته است. اگر نخواهیم یک سره مسئله را گردن ادیتور و یا پیرایشگر انگلیسی کتاب ایشان بیاندازیم، یک جائی مسئله با این ختم می شود که آن مرجانی که در کتاب توصیف می شود با این مرجانی شیخ الاسلام ئی که در متن ایشان خود را از هرگونه ارتباط کاری با ایشان بری می دارند یکی نیستند؟ ایشان قرار نیست از مسائل "اقتصادی" سر رشته داشته باشند، ایشان به کرات به منازل خانم مرجان شیخ الاسلامی در کانادا آمده اند، و به قصر ایشان هم در واشنگتن کاونتی هم نزول اجلال کرده اند و بارها سوار ماشین پورشه ی زوجین خوشبخت شده اند، یعنی آنقدر صمیمیت در این بین نبوده است، که بپرسند :ای دوست قدیمی، شما که دیگر حتی آن کار بخور و نمیر روزنامه نگاری را هم ندارید این همه مکنت و ثروت را از کجا اورده اید؟
اما بگذارید فرض کنیم ایشان اصلاً آدم فضولی نیستند، و تساهل و تسامح را از زمانی که خبرنگار یک روزنامه ی مبلغ تسامح و تساهل اصلاح طلبانه بودند را فوت اب شدند و دیگر ولشان نکرده، و این سئوال را نپرسیدند، بی خیال بشویم

در آخر یک سئوال: ایا شما منکر دریافت وجه مالی یعنی پول، از طریق وسترن یونییون از مرجان شیخ الاسلام به هر اسمی که می فرستادند، هستید یا خیر؟ یک بار هم که شده شفاف و صادقانه جواب بدهید! کسی به شما تهمت آگاهی نمی زند، اگاهی برازنده ی استاتوس سلبریتی شما نیست؛ من فقط از "اطلاع" صحبت می کیم ! ایا بنا به همین معرفت ذاتی تان که دوستان قدیمی را فراموش نمی کنید و به قول فرنگی "کیپ این تاچ " می کنید آیا شما از آقای مجید باقرنژاد، همسر و همکار سابق تان، خانم مرجان شیخ الاسلامی آل آقا خبر دارید؟ ایا می دانید او در هیئت امنای کدام مسجد تورنتو عضویت دارند؟
شما در واقع یکی از کسانی هستید که از وجود این مثلث عشقی مهدی خلجی- مرجان ال آقا- مجید باقر نژاد، خبر دارید و در جریان درگیری های اقای خلجی با باقرنژاد بوده اید؟ حداقل برای کمک به اقای خلجی که برای شما هم دوست خوبی بوده اند و امروز حسابی از رفتار دوگانه ی همگان شکار است و می پرسند چرا مرجان همسر من او که صرفاً متهم ردیف ششم است، اسم می برید؟ او را دریابید: رسانه های ایران و به همین منوال اهم کسانی که الان حرفی می زنند و می نویسند، هیچ نامی از مجید باقرنژاد عضو سابق و یا حال سپاه پاسدران بخش حفاظت اطلاعات کرمانشاه نمی برند، شما بنویسید و بگوئید! شما می دانید که باقرنزاد با همان شخصی که در تهران در خیابان جردن، شرکت ساخت و ساز داشت، یعنی تورج امینی، در تورنتوی کانادا نیز شرکت ساخت و ساز دارد. و نماینده گی ریمکسی- شرکت خرید و فروش املاک- که اقای باقرنژاد دارد فقط ساخت هایی که خودشان می سازند را می قروشد، و برای همین است که اسمش در جستجوهایی که برای خانه های ایشان می شود بالا نمی آید؟ همین ها را بگوئید و بنویسد، که برای دنبال کردن پرونده ی جنائی ایشان و اخراج معالاً ایشان از کانادا این اطلاعات علنی کمک می کنند، چون جلوی زد و بندهای پشت پرده را می گیرند، پس برای دفاع از خلجی و مرجان شیخ الاسلام ال آقا همکه نان و نمک شان را به وفور تناول فرموده اید، اطلاعاتتان در مورد این چهره ی امنیتی را بیان کنید!